قال شهيده

ساخت وبلاگ

ولی دلتنگی آدمو از پا در میاره...

قلبو مچاله میکنه

نفسو حبس میکنه

و انرژی رو میگیره

پ ن : دست و دلم به هیچ کاری نمیره

خدایا به حق این شب مبارک که دارم تنهایی میگذرونمش خانوادمو حفظ کن برام همیشه

قال شهيده...
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 2 تاريخ : سه شنبه 25 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:27

الان که دارم از کهف الشهدا با اسنپ برمیگردم

یهوو دلم گرفت،حس تنهایی بدی اومد سراغم

خدایا درسته هرچی که میخواستم دادی

ولی همش یجای کار میلنگه یچیزی همیشه کمه

هیچوقت همه چیز کنار هم قرار نمیگیره

خیلی هوا خوبه و دلم برای قدم زدن توی مسیر کهف تنگ شده بود

آرامشی گرفتم از جنس تنهایی...

28 فروردین 1403

قال شهيده...
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:08

عاشق سکوت این موقع خونموقتی که سحری خوردی و نماز صبحتو اول وقت خوندیو هیچ‌هیاهویی نیست و همه چی خیلی خیلی ارومه با اینکه امسال هیچی از ماه رمضون نفهمیدم و همینجوری نیمش گذشت ولی این حس آرامش این ماهو با تموم وجودم حس میکنم ومیخوام سیوش کنم پارسال عیدی میخواستم ازت خدا که عیدیمم دادی، برای یک عمر به من عیدی و پاداش دادی عید فطر... امسال بندگیتو نکردم و شرمندم... امیدوارم از این به بعد عبد خوبی برات باشم... حواسم هست که اصلا حواسم بهت نیست، ببخش منو... من بازم ازت عیدیمو میخوام... که تو رئوف تر از اونی هستی که پشیمونی عبدتو ببینی و همه چی و نادیده بگیری... مراقبم باش،دلم خیلی هوای خلوت باهاتو کرده،... قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 14:55

دیشب توی فرازای ابوحمزه داشتم فکر میکردم به کدوم عمل خیرم خدارو قسم بدم که بدی هارو گناهارو نبینه  هرچی فکر میکردم هیچی یادم نمیومد هنوز که هنوزم هست هرچی فکر میکنم یادم نمیاد  یعنی روم نمیشه که به عمل هایی ک درمقابل بدی ها هیچ ارزشی ندارن خدارو قسم بدم... میخواستم بگم ما هیچی از خودمون نداریم و سر تا پا تقصیریم اگه عذابمون کرد اگه نبخشیدمون حق داره... ولی به جلال و جبروتش قسم دادم که بگذره از اینهمه دوری از اینهمه بی توجهی... دیشب میگفتم اگ عذابم کنی بازم من دوست دارم... ولی تو این دنیای بی رحم تنهام نذار که من هیچم... که هر روز دارم ازت دورتر میشم قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 14:55

[نوشته ي رمز دار]  

قال شهيده...
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 20:12

توکل یعنی وقتی یه چیزی رو سپردیم دستت

دیگه هرچی شد، راضی باشیم و بدونیم خیر همین بوده

که ما نا اگاهیم و تو آگاه...

پ ن : که تو چیزای خیلی بهتر برام کنار گذاشتی...

قال شهيده...
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1402 ساعت: 15:59

به این نقطه از خودشناسی رسیدم‌امشبکه متوجه شدم آدمی زاد وقتی حواسش پرت نباشه چیزی نباشه که خودشو مشغول کنه یا اصلا بی حوصله باشه و‌حوصله هیچ کاریو نداشته باشه یاد غماش میفته هرچقدرم اوضاعش خوب باشه ولی یه چیزی پیدا میکنه که حال خوبشو خراب کنهکه چیزای منفی رو ببینه جای مثبت..ولی خدا جونم تو میتونی این فکرای بدو ازم دور کنیازم دور کن که پیش بره همینجوری دیوونه میشم خیلی خستم دیگه خیلی از ادمای اطرافم متنفررررمدیگه نمیخوام ببینمشون قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 13:50

و‌من پگاهمینویسم از سومین شبی که بی خوابی زده به سرم و دلشوره دارم مینویسم از دوازدهمین روز سختی که گذروندم مینویسم از روزهای متمادی رو که توش میشه روزنه ای از نور رو حس کرد و دید ولی فقط حس کرد،  مینویسم از روزایی که منتظر گذروندنشم ولی روزای سخت تری در پیش دارم مینویسم از ته دلی که داره قطره قطره خون ازش میچکه و دم نمیزنه و میتپه و میتپه... و من سومین شبیه که کابوس میبینم... مریض حالی ام خوش نیست نه خواب راحتی دارم .نه مایلم به بیداری... خیال بافیت بد نیست خیال کن که خواهی رفت همین که رفتی و مردم تلاش کن که برگردی و در کمال خونسری مرا به خاک بسپاری زیاد یاوه میگویم، گره بزن زبانم را زیاد از تو مینوشم بگیر استکانم را بگیر هرچه را دارم... ببخش هرچه را داری... چقدر قشنگ خوندی چاوشی، من سه شبه دارم با اهنگت اشک میریزم و هق هق میکنم میگذره این روزای سختم.با تمام وجودم سعی میکنم ناشکریتو نکنم آخدا... گله نکنم و بگم راضیا برضاک... پ ن: اردوی کویر قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 13:50

شاید میخواستی اینهمه مدت اینجوری ادامه بدمکه به این نقطه برسم که برای هیچی اصرار نکنم، چون همه چی اونجوری میشه که تو میخوای به این نقطه از سختی که بگم راضیم به رضای خودت هرچی تو بخوای همونه، من دیگه هیچ حرفی ندارم فقط از دستت خیلی دلگیرم،انگار اصلا منو نمیبینی انگار دیگه بندت نبستم، انگار اون همه مناجات یادت رفته اونهمه توکل، اونهمه... گریه امونم نمیده،حالم خیلی بده،نگام کن که جز تو هیچکس رو ندارم دستمو بگیر ... الهی و ربی من لی غیرک قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 30 آذر 1402 ساعت: 0:18

داشتم ناشکریتو میکردمخیلی اذیت بودم، شاکی از زمین و زمون ولی یهویی این ویروس نمیدونم از کجا سر و کلش پیدا شد!!! و تونست وسط امتحانای ترم عملیم زمینم بزنه خدایا حکمت این ابله گرفتن اونم از یجای نامشخص  اونم از نوع سنگینش اونم تو این شرایط حساس و اونم توی تنهایی چی بود... یبار با خودم میگم شاید میخواستی حواسم پرت بشه این روزام بگذره یبار دیگ میگم شاید میخوای یادم بیاری که جز تو هیچکسو ندارم و چقدر ضعیفم یبار میگم خدایا حکمتشو نمیدونم ولی راضیم به رضات اینکه خودم مراقب خودم باشم، تو این وضعیتم خیلی سخته، ولی چون تو خواستی حرفی ندارم... خیلی حالم بده و تمام بدنم میخاره و تنهام و هیچ کاری از دستم بر نمیاد دیروزم که دو بار رفتم دکتر و هیچ اتفاقی نیفتاد و امروز سه امتحان سخت و پشت سر گذاشتم خدایا امتحان فردامو به تو میسپارم و همینطور جای این مریضیای بی موقع رو! بوقت27 آذر1402 همیشه از آذر ماه بدم میومد :/ امیدوارم دردش کم بشه و بذاره حدااقل استراحت کنم... قال شهيده...ادامه مطلب
ما را در سایت قال شهيده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : detrezohoor8 بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 30 آذر 1402 ساعت: 0:18